برادر تشنه رابطه جنسی بود و از خواهرانش که الاغ های خود را روی تراس تکان می دادند، رد نشد. آنها را به داخل اتاق برد و بلوند را در سوراخ مقعدی کشید، در حالی که خواهر سبزه دوم با دستانش پاهایش را بلوند باز کرد. به طور طبیعی، او آب خود را به یک اندازه در دهان هر یک می پاشید. بگذارید بدانند که او آنها را به خاطر می آورد و همیشه به آرام شدن باسن آنها کمک می کند.
¶¶ من کسی هستم که همه چیز را لعنتی کردم ¶¶