این ایده خیلی خوبی بود که صاحب کافه همسرش را پشت پیشخوان بگذارد. مشتریان دسته دسته آمدند. بله، همسر نیمفومونی همیشه توجه بیشتری را طلب کرده بود، اما حالا برای تجارت خوب بود. جذابیت های او همیشه در تجارت بود، قهوه و همچنین الکل فروخته می شد و حتی افراد همیشگی خود را داشت. حتی یک باریستا هم می توانست به شهرت برسد اگر شوهرش اهمیتی نمی داد.
دوست پسر زمان زیادی خواهد داشت تا سوراخ های این دختر را بررسی کند. می بینید که دختر جوان و بی تجربه است. سوراخ ها کوچک هستند، درست مانند جوانانش. برایش آرزوی خوشبختی می کنم.