پسرخوانده دیوانه شد - او از نامادری خود خواست تا به او کمک کند تا بار را پیاده کند! در نهایت او فقط یک بار قبول کرد که این کار را انجام دهد. ها-ها-ها، و بعد خودش اعتراف کرد که پدرش هرگز او را اینقدر باحال نکشیده است. ماهی را روی قلاب گرفتید - اکنون برای مدت طولانی روی آن بال می زند!
این جنس بین نژادی بسیار هماهنگ به نظر می رسد. دوست دختر سیاهپوستان قبلاً برای سه نفری آموزش دیده اند و او دیگر مجبور نیست به آنها آموزش دهد. در حالی که او یکی را انجام می دهد، او به بیدمشک دیگری می مالد تا او زیاد آرام نگیرد و همه آنها مانند ساعت با هم کار می کنند.