وقتی چیزهایی را برای تعمیر اجاره می دهید، باید قیمت بخواهید. در اینجا مشتری نتوانست پرداخت کند و استاد به او پیشنهاد داد که 500 دلار بدهی را با بدن خود بازپرداخت کند. این قیمت حتی برای یک دختر خوب است. ظاهراً این فکر به ذهن زیبای او نیز خطور کرد - ابزار گران تر است. خوب، وقتی خروس قدرتمند او را دید، بقایای غرور کاملاً از بین رفت. تصمیم خوب - بلوند باهوش!
برادر شوخی کرد و خواهر از یک شوخی کاملاً بی گناه دلخور شد. و با لگد وارد توپ شد. حداقل مادرشان درست بود - دخترش را به جای او گذاشت. درست است، بگذارید زانو بزند و بمکد - او متوجه شد که چقدر اشتباه کرده است. خوب، وقتی پسر شروع کرد مانند یک فاحشه او را روی خرقه اش بالا کشید، مادر فهمید که وظیفه آموزشی او تمام شده است. حالا یک عوضی دیگر در خانه بود.